<$BlogRSDURL$>
.


Sunday, April 25, 2004

 
آش
يه روز دو تا بچه كه فكر مي كردن بزرگ شدن شروع كردن به پختن يه ديگ آش
اما خوب حسابي گند زدن
هردوشون ميدونستن چيكار كردن
يكيشون سرشو انداخت پايين و رفت تا قبل اينكه ياد بگيره آش بپزه ديگه دست به اين كارا نزنه
اونيكي هنوز نشسته ، يه هم به آش ميزنه،يه ليچار بار اونيكي ميكنه،حالا حالا ها هم قصد داره خودشو آزار بده،حالا بيخيال ديگرون كه بايد اون بو رو تحمل كنن

|

Powered by Blogger Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com