<$BlogRSDURL$>
.


Saturday, May 29, 2004

 
نياز
فكر نمي كنم كسي پيدا بشه كه تا به حال به دوست داشتن و دوست داشته شدن فكر نكرده باشه.از كودكي اين مساله دغدغه همه آدماست و با شدت و ضعف، براي همه وجود داره. فكر نكن مي خوام بشينم از عشق و عاشقي برات بنويسم. مي دونم گوش تو پره از اين حرفا ، هر كي كه هستي حتماُ زياد شنيدي در اين مورد
ولي حرف حالا يه تجربه ذهني و البته حقيقيه
اين كه تحسين بشي ، مورد توجه باشي و دوست داشته بشي حتماً احساس خوبي بهت ميده، اگه تحسين بشي يعني از نظر تحسين كنندت داري تو يه زمينه كامل ميشي يا اينكه شدي، اين خيلي خوبه
اين كه بهت توجه كنند يعني حد اقل ارزش توجه كردن رو داري
اگه دوستت داشته باشند يعني براي اونها موجود دوست داشتني اي هستي
همه اينها احساس خوبي به همه ميدن
اما به جز اينها يه نياز، يه حس و در نهايت يه اتفاق هست كه خيلي احساس بزرگتر و زيبا تري تو آدم بر مي انگيزه و اون وقتيه كه اين نياز در تو ايجاد بشه كه يكي رو دوست داشته باشي، به يكي عشق بورزي، به يكي محبتت رو ابراز كني و دلت به محبت يكي گرم باشه
اگه دوست داشته شدن معنيش اينه كه تو داري كامل ميشي، تو داري خواستني ميشي و تو داري دلي رو تسخير مي كني، دوست داشتن وقتيه كه موجودي پيدا شده كه بتوني تنها اندام مشترك تن و روحت رو يعني دلت رو جايگاه وجودش كني ، و يعني اينكه همچين وجود ارزشمندي رو بالاخره كشف كردي. آدما خيلي نياز دارن كه كسي رو دوست داشته باشن حتي بيشتر از اينكه كسي دوستشون داشته باشه
خيلي دلنشينه دادن، بدون طمع بازپس گرفتن، تقديم كردن تنها به دليل لياقت كسي كه بهش تقديم ميكني و نه به اميد اينكه در عوض چيزي بگيري
يه روز برات پيش مياد اگه تا حالا نيومده. قدرش رو بدون

|

Powered by Blogger Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com