<$BlogRSDURL$>
.


Friday, July 23, 2004

 
pinglish
مطلب پينگليش فارسي شد اما من تايپش نكردم. دوست عزيزمون مهكامه لطف كردن و برام فرستادنش. بي ادبي بود نوشته ايشون رو اينجا نذاشتن و بي معرفتي بود تشكر نكردن، تازه به جز اينكه منو معاف كردن از نوشتن اين متن، از خسارت دادنم به خاطر چشمهاي منگوله هم معاف شدم. مرسي

خوب
اين مطلب رو مي نويسم به اين دليل كه «يه بنده خدا» اومده اينجا به جاي نظر دادن نوشته كه «آدمهاي پَست بعضي هاشون قبول دارن كه پست هستن ولي بعضي هاي ديگرشون زيرزيركي پست هستن، پَستَن...ولي اينجا تو وبلاگشون يه چيزي مي نويسن كه بقيه فكر كُنَن كه آدمهاي خوبيَن»....خوب قرار نيست كه كسي اجازه نداشته باشه به من حرفي بزنه، همونطور كه «يه بنده خدا» ماه هاست كه هرچي دوست داره هرجا كه دوست داره ميگه، به هر حال بنده خدا حق داره توزمين خدا براي بنده هاي ديگه خدا حرف بزنه
خوب هرچه بود اين مقدمه رو داشته باشيد تا برسيم به اصل مطلب
اما
آقا اصلاً من بدم...شما بد نباش
من مي نويسم، قرار نيست حتماً كسي منو بشناسه و بعد اينجا رو بخونه ، قرار هم نيست هر كسي اينجا رو خوند بعداَ بياد ببينه كي نوشته، مهم اينه كه چي نوشته شده
ميگن نيلوفر آبي توي مرداب گُل ميده ، خوب لابد جايي بهتر گير نمياره! خوب اگه صد تا از اين نيلوفر هاي آبي كنار هم گُل كُنَن، مرداب گلستان ميشه! فرض كنيم اين «بنده» خدا راست ميگه، من تا به حال 111 تا پُست داشتم، فرض كنيم از هر 10 تاش ، يِكيش از خودم باشه، من هرچقدرم مُرداب، جمعِ نيلوفرها رو چيكار مي كنين؟1
تو ادعا مي كني كه من خيلي كارها كردم، اصلاً من دشمن بشريت بودم!!! خوب من بر خلاف تو فكر مي كنم آدمهاي خوب مي تونن بد بِشَن‌، بد ها هم خوب ميشَن ، اما كسي كه دورِ خودش بِچرخه و بِچرخه و بِچرخه ، هرازگاهي هم سعي كُنِه روي اعصاب خودش و بقيه راه بِرِه ، حتماً يه جاي كارش مي لَنگِه، به هر حال ، اميدوارم هممون از هرچي پيش مياد درس بگيريم و سعي كنيم درست تغيير كنيم اگر فكر مي كنيم يه جايي ايراد داريم ، من اين رو ياد گرفتم و انجامش مي دم، روزگار اينم يادم داده كه كسي كه دهنشو باز مي كنه به فحاشي ، دَرِ فكرش رو بسته
خلاصه كه ، مهم نيست كه كي مي نويسه، اصلاً فرض كنيم مطالب اينجا رو يه هيئت تحريريه مي نويسن! )چه كلاسي گذاشتما) ، اسمشون مهم نيست ، اگر كسي هم دوست نداشته باشه نمي خونه، نه؟1
من توي 1 ماه و 10 ماه و 2 سال و 20 سالِ پيش زندگي نمي كنم، اون زمان موند براي اونهايي كه توي اون زمان زندگي مي كنند
خوشحالم و شاكر كه تا امروز 5186 نفر تو حدود كمتر از 4 ماه بِهِم سر زدن و مطالبم رو خوندن، مطالبم رو، نه خودم رو، مطالبم رو، بازم بِگَم؟1
راستي! شعر حافظ اينجا باشه يعني اينكه كسي كه تايپش كرده مي خواد بگه كه آدمِ خوبيه؟؟؟؟ بيچاره حضرت حافظ
جل الخالق!!!1
خوب ، از همه عذر ميخوام ، شايد اينجا جاي اين حرفها نبود، اما به همه دوستاي گُلي كه لطف مي كُنن و به نخودسياه سر مي زنن، و به خودم، قول مي دم كه بيشتر از يه بار به همچين صحبتهايي توجه نكُنم و جواب ننويسم براشون

|

Powered by Blogger Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com