<$BlogRSDURL$>
.


Monday, November 08, 2004

 
تق . . . . صير
اينو كسي به خودش نگيره لطفاً
نخودسياه از يه نفر خارج از دنياي اينترنت يه رفتاري ديده كه به نظرش رسيد اين چند خط رو قلمي كنه. ا
بعضي از ما آدما (شايدم خيلي از ما) عادت داريم هر موقع يه اتفاق بدي مي افته اول از همه ، قبل از اينكه بخواهيم با مشكل كنار بيايم ، اگر امكان داره حلش كنيم ، يا فكر كنيم كه كجاي كار خوب بوده و كجاش ايراد داشته تا ديگه بد هاش تكرار نَشَن، اولين و اولين و اولين كاري كه مي كنيم اينه كه يه مقصر (به جز خودمون) پيدا كنيم كه بعداً هر وقت خواستيم به قضيه فكر كنيم ، خودمون رو سدزنش نكنيم براي اون ماجرا (كه يه جاهاييش هم ما گند زديم احتمالاً). حالا مهم نيست كه بيشتر تقصيرات و كوتاهي ها حتي ممكنه متوجه خودمون باشن.ا
جريان كِي جالبتر ميشه؟ وقتي طرف مفابلمون كسي باشه كه نخواد ماجرا زياد كِش داده بشه و زود گذشت مي كنه . به محض اينكه مي بينيم طرف داره كوتاه مياد و تقصيرات رو به گردن مي گيره قهرمان بازيمون گُل مي كنه و مي گيم :«نه! هرچي شده به خاطر اشتباه من بوده و تو كاري كه نكردي» اما لَحنِمون رو همچين مي كنيم كه يعني «عمراً بي خيال نمي شم اما اينو گفتم كه تو گذشت و بي خيال شدن كم نياورده باشم! حالا دارم برات!» . . . اشتها كه نيست ماشاالله!ا
جدي جدي عجيبَن اين آدم بزرگا!ا

|

Powered by Blogger Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com