<$BlogRSDURL$>
.


Friday, May 13, 2005

 
ماهي لجن خوار
چند روزي هست كه مامان تو خونه بستري شده و دكتر استراحت مطلق براش تجويز كرده. خوب دو تا خواهر كوچيكترا كه يكيشون امتحانات نهاييش نزديكه و اونيكي دم كنكوره.خواهر بزرگه اومده خونه ما و زحمت رسيدگي به مامان و كاراي خونه رو به عهده گرفته. پسر 5 سالش هم كه صد البته شده منبع روحيه براي مامان بزرگش . دو سه روز پيش اين آقا به بابش گفت فردا از سر كار برو خونه آكواريوم ماهيام رو تميز كن و بهشون غذا بده و بيا برام بگو حالشون چطوره!
فرداي اون روز هم جناب پدر اطاعت امر كردن و آكواريوم رو تميز فرمودن و اومدن خونه
ديروز صبح كه شازده كوچولوي ما كله سحر با مامانش رفتن كلاس زبان و ظهر بعد از اينكه سري به خونشون زدن برگشتن پيش ما از اتفاقي گفتن كه تو اين 1 روز تو آكواريوم افتاده، بزرگترين ماهي اين آكواريوم يه ماهي لجن خوار بوده كه همش مي چسبه به شيشه يا سنگاي آكواريوم و جرم روي اونا رو مي خوره و تميزشون مي كنه. و زيبا ترينشون هم يه ماهي به نام «فايتر» كه يه رنگي بين بنفش و آبي داره. البته اين نوع ماهي انگاررنگاي مختلفي داره
اينا ظهر كه ميرن خونه مي بينن از جناب فايتر خبري نيست. خب كه مي گردن اسكلت تر و تميز بدون گوشتش رو كف آكواريوم پيدا مي كنن. ظاهراً داماد عزيز ما بعد تميز كردن آكواريوم براي هه ماهي ها غذا مي ريزه اما يادش ميره از يه جايي يكم لجن براي لجن خواره بريزه و اونم خوشگل ترين ماهي رو انتخاب مي كنه براي استفاده بعنوان غذا. اين قضيه رو از اونجا ازش مطمئن هستيم كه فايتر اصولاً همونطور كه از اسمش معلومه يه ماهي با رفتار موجودات درنده بود كه همه ماهياي كوچيك اون آكواريوم ازش مي ترسيدن و بهش نزديك نمي شدن به جز لجن خوار كه از اون بزرگتر بود. چه برسه به اينكه بيان بخورندش!

يه آكواريوم لجن خوار لازم داره چون لجن درست ميشه توش
اينو همه ميگن
من ميگم اينم اضافه كنيم كه يه آكواريوم لجن لازم داره اگر مي خواد فقط توش لجن خوار نداشته باشه
فكر مي كنيد تو تهران و باقي شهر هاي ايران چرا هر چي بيشتر به ضرب و زور آدماي فاسد (مثل فروشنده هاي مواد مخدر و فواحش و . . . ) رو جمع كردند و ريختند توي زندون باز هم به واجدين شرايط «رفتن به زندان» اضافه شد و از «هنوز آلوده نشده ها» كم شد؟
وقتي يه فروشنده مواد مخدر كه همه شهري رو زير دست داره و تامين مي كنه گير مي افته 10 تا كه استعداد اين كار رو دارن ميدون رو باز مي بينن و شروع به ادامه دادن راه قبلي مي كنند.خوب اينا هر كدوم به اندازه نفر قبلي مشتري لازم دارند. يعني با يه حساب سر انگشتي لازم مي شه 10 برابر بيشتر نسبت به قبل، مردم شهر به اين مواد معتاد بشن،فايتر هاي بيشتري رو بايد به چشم لجن ديد و بلايي كه سر لجن مياد سرشون آورد. 10 نفر كه توي حالت عادي احتمالا كاري مي كردند كه اگر به بقيه مردم سودي نمي رسوند حداقل ضرري هم نمي زد
يا همون ماجراي شهري كه زماني يه «خانه عفاف» (اين اصطلاح امروزيشه) داشت و تو بقيه شهر مرد ها همه زنها يه آدم مي ديدن و زنها هم مرد ها رو يه دسته آدم ديگه اما وقتي اون خونه رو خراب كردن، مراجعه كننده هاي اونجا تو همه شهر دنبال تامين نيازشون ميرفتن و هر زني رو با يه شانسي (كم يا زياد) به چشم كارمند اون جور خونه ها مي ديدند و هر زني هم كه توي شهر بود مرد هاي اطراف رو تو هيبت يه لجن خوار مي ديد كه بايد ازش فرار كرد .
كي ميدونه چند ساله كه چند تا از اين ماهي ها خوراك لجن خواري شدن و استخونشون ته آكواريوم مونده؟

|

Powered by Blogger Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com