<$BlogRSDURL$>
.


Friday, June 24, 2005

 
شبانه
چشمان غبار گرفته ام را نسيم شست
اولين نسيم
سايه ي عطر تو را نسيم دوم ميهمان آفتاب گير اتاقم كرد
و تو را
نه چه مي گويم؟ا
تو با نسيم سوم نيامدي . . .تا تو در چشم انداز پنجره ام روييدي
نسيم با تو آمد
حالا منم و آخرينش
فردا
پنجره نيمه باز خواهد بود
اينبار نوبت نسيمي است كه از اتاق من به باغ مي وزد
و مرا به ميهماني خانه مان خواهد آورد
بگو كه تا نسيم بعدي گريه نمي كني گل من
تا نسيم بعدي گريه نمي كنم!ا
صبر اشك زياد است
شايد تا لحظه هاي دوباره ديدن و دوباره رسيدن
تا نسيم بعدي
تا به شوق . . . باريدن

|

Powered by Blogger Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com