<$BlogRSDURL$>
.


Tuesday, May 30, 2006

 
از هر دري خبري
آدماي خوب چقدر زياد شدن! امروز رفتم براي اهداء خون. خانومه گفت 1 ساعت معطلي داره. اينقدر آدم تو صف بود كه نگو. از سال 81 كه گاهي خون اهدا كردم هيچ وقت اين جوري نديده بودم پايگاه اهداء خون رو. ا

*******

دلم لك زده براي يه لحظه از همه ي اون لحظه ها. نمي دونيد وقتي همه ي همه ي زندگي بوي گلي رو بده كه الان دور از دسترس باغبونشه، چه زندگيِ سختِ شيريني داشته مي شه آقاي باغبون. ا
كي مي دونه عاقبت اين دل ما چي مي شه!!!ا

*******

تيم ملي داره مي ره جام جهاني. كسي نبود پيش بازي رو براي روزنامه بنويسه شوخي شوخي از من خواستن بنويسم. خوشگل شد! الان تو چاپخونه داره چاپيده مي شه! گفتم كه يه وقت نَگَن اين بيمه خبرنگاري كه گرفتم حرومم باشه! ا

*******

امسال نرفتم گلاب گيري! گل پيشم بود. گلاب به چه كارم مي اومد؟ا

*******

خدا وكيلي ورزشكارا تومني 100 تومن با بقيه فرق دارن ها! من تو ايران باشگاه مي رم اما آدما اونجا هم به هم كمك مي كنن، هم همديگرو راهنمايي مي كنن، هم از موفقيت هم خوشحال مي شن! اين آدما بيرون ورزشگاه هم اين جوري هستن؟ اگه همچينه من يه روز اگه بيليطم ببره مي دم اين باشگاه رو به اندازه ي همه ي ايران بزرگش كنن! مي ارزه به خداا

|

Powered by Blogger Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com